یکی یدونه من و بابایکی یدونه من و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه سن داره

آرشای مامان و بابا

تولد شش سالگی آقا آرشا باغ دوکوهک

اینم از تولد 6سالگیت در حضور خانواده ی مادری توی باغ دوکوهک که خیلی خیلی خوش گذشت بهمون... کلی توی استخر شنا کردی و گفتی مامانی بهترین تولدم همین بود چون کلی شما کردم😂جوجه مرغابی من❤️❤️❤️ ...
19 خرداد 1399

پایان کلاس اول

الهی من فدات شم... انگار همین دیروز بود که دنیا اومدی... چقد زود زمان میگذره... روز اولی که میخواستی بری کلاس اول چقد گریه کردم توی حیاط مدرسه... آخه گفتن والدین برن خونه بچه ها ظهر با سرویس میان... برام مث کابوس بود که بذارمت اونجا و تنهایی بیام خونه...  بابا محمد کلی خندید از من... دایی جوان خیلی کمک کرد برای ثبت نامت و تعیین معلم و...  من و بابایی کلی تحقیق کردیم تا آخر به این نتیجه رسیدیم که مدرسه زین العابدین بهترین انتخابه... البته دوست بابا که توی آموزش و پرورش بود اونو پیشنهاد داده بود...  چون دایی جوان اونجا معلم بود همه ی کارا رو برامون انجام داد... چون طرح آدرس الزامی بود برای ثبت نام ولی چون ما نزد...
19 خرداد 1399
1